مدل‌های تحلیل کسب‌وکار برای توسعه سازمانی

اگر چند سالی است که در زمینه تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار کار می‌کنید، حتماً با چندین مدل تحلیل کسب‌وکار مواجه شده‌اید. این‌ها تکنیک‌های تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار هستند که توسط متخصصان تحلیلگر کسب‌وکار استفاده می‌شوند که در مقطعی از حرفه خود آموزش تحلیلگری کسب‌وکار را گذرانده‌اند؛ بنابراین، به‌عنوان یک متخصص معتبر در این زمینه، یادگیری در مورد بهترین مدل‌های تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار بسیار مهم است. در این مقاله، ده مورد از بهترین مدل‌های تحلیل کسب‌وکار را به شما معرفی خواهیم کرد.

 

مدل‌های تحلیل کسب‌وکار برای توسعه سازمانی

 

مدل تحلیل کسب‌وکار چیست؟

به باور دکتر ماکان آریا پارسا مدل تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار روشی است برای تشریح مراحلی که یک کسب‌وکار باید برای تکمیل یک فرآیند خاص انجام دهد. این کار به بهبود کارایی فرآیند کمک می‌کند و همچنین اطمینان حاصل می‌کند که سازمان از قوانین پیروی می‌کند.

هدف اصلی مدل‌های تحلیل کسب‌وکار، ارائه بهترین راه‌حل‌های تجاری است که به پیشرفت سازمان‌های تجاری در سراسر جهان کمک می‌کنند.

در اینجا فهرستی از 7 مدل برتر تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار ارائه شده است که ما نگاهی به توضیحی مختصر از هر یک از این مدل‌های کسب‌وکار خواهیم انداخت:

 

1) مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار:

مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار (BPM) یک ابزار تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار است که الگوی گردش کار یک سازمان را برای بهبود فرآیندهای تجاری نشان می‌دهد. متخصصان تحلیل کسب‌وکار باید دوره‌های آموزشی تحلیل کسب‌وکار را گذرانده باشند تا بتوانند از این مدل به‌طور مؤثر استفاده کنند.

این مدل یک چارچوب تجاری است که با طراحی فرآیند، برنامه‌ریزی استراتژیک، تجزیه‌وتحلیل فنی راه‌حل‌های پیچیده تجاری و تحلیل مدل‌های کسب‌وکار سروکار دارد.

مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار با نموداری نشان داده شده است که دو مفهوم را نشان می‌دهند.

  • نمودار فعالیت زبان مدل‌سازی یکپارچه (نمودار فعالیت UML)
  • نماد مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار (BPMN) 

این مفاهیم شامل مهندسی مجدد فرآیند کسب‌وکار است که توسط یک گردش کار سازمان‌یافته توصیف‌شده است. مهندسی مجدد فرآیند کسب‌وکار شامل شناسایی فرآیندهای کسب‌وکار، برنامه‌ریزی برای جانشین پروری، به‌روزرسانی و مشارکت کارکنان است. مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار یکی از بهترین تکنیک‌های تحلیل کسب‌وکار است که در سازمان‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد.

 

مدل‌های تحلیل کسب‌وکار برای توسعه سازمانی و شرکتی

 

2) مدل تجربهٔ کاربر:

مدل تجربهٔ کاربر یک مدل تحلیل تجاری مدرن است که با طراحی، جمع‌آوری داده‌ها، راه‌حل‌های نیازمندی‌ها و توسعه پروژه سروکار دارد. این مدل یک روش اصلی است که در مدل‌سازی پویا برای جمع‌آوری نیازمندی‌های کسب‌وکار از کاربران نهایی محصول برای ارائه بهترین راه‌حل برای رشد کسب‌وکار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

مزیت اصلی این مدل تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار این است که به متخصصان تحلیل کسب‌وکار با آموزش عمیق در مورد تحلیل کسب‌وکار کمک می‌کند تا نیازها را از دیدگاه کاربر تجزیه‌وتحلیل کنند. این کار تضمین می‌کند که نتیجه تجزیه‌وتحلیل بسیار مؤثر و متمرکز بر کاربر است. نیاز به تکرار در تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار دلیل اصلی استفاده از این مدل برای راه‌حل‌های تجاری است.

 

3) مدل تجزیه‌وتحلیل SWOT:

تحلیل SWOT یکی از بهترین مدل‌های تحلیل کسب‌وکار در زمینه کارشناسی است. این یک ابزار اساسی است که نقاط ضعف و قوت یک کسب‌وکار و همچنین مجموعه فرصت‌هایی را که می‌تواند یک کسب‌وکار را رشد دهد را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و درعین‌حال تهدیدات احتمالی را نیز شناسایی می‌کند؛ بنابراین، کلمه «SWOT» مخفف کلمات زیر است: 

 

S استحکام (یکپارچگی بالا و خدمات محصول عالی)

W ضعف (تصویر نام تجاری ضعیف و کمبود مالی)

O  فرصت‌ها (تغییر مخاطب هدف و حمایت سیاسی)

T تهدیدات (روندهای اقتصادی، تغییرات تأمین مالی و روند بازار)

 

ذینفعان کسب‌وکار از این مدل تحلیل کسب‌وکار برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک استفاده می‌کنند که سازمان را به سمت دستیابی به اهداف تجاری خود سوق می‌دهد. این مدل به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرصت‌های تجاری را به حداکثر برسانند و بر روی نقاط قوت یک کسب‌وکار سرمایه‌گذاری کنند و درعین‌حال تأثیرات منفی ناشی از تهدیدها و ضعف کسب‌وکار را محدود کنند. تجزیه‌وتحلیل SWOT یک تکنیک استراتژیک چهار شبکه‌ای است که می‌تواند در هر سطح سازمانی برای توسعه استراتژی‌های تجاری مورداستفاده قرار گیرد.

با کارآفرین نمونه و جوان ایرانی بیشتر آشنا شوید:

ماکان آریا پارسا

 

نظر ماکان آریا پارسا در مورد مدل‌های تحلیل کسب‌وکار برای توسعه سازمانی

 

4) مدل بارش فکری:

این تکنیک تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار به تولید ایده‌های تجاری، تجزیه‌وتحلیل چالش‌های تجاری و درعین‌حال طراحی راه‌حل‌های ممکن برای حل آن چالش‌ها کمک می‌کند. این مدل یک تکنیک حل مسئله گروهی است که در سازمانی به کار می‌رود که در هر یک از اعضای گروه ایده‌های مختلفی را ارائه می‌دهد که به رشد شرکت کمک می‌کند.

 

بااینکه بارش فکری گروهی در سازمان‌های بزرگ کاربرد بیشتری دارد، متخصصان تحلیل کسب‌وکار نیز بارش فکری مستقل را توصیه می‌کنند زیرا به نتیجه‌گیری در مدت‌زمان کمتر کمک می‌کند. این تکنیک شامل تفکر خلاق است که ایده‌ها و رویکردهای تجاری جدیدی را پیشنهاد می‌کند که سود زیادی خواهد داشت. بارش فکری تکنیک بسیار محبوبی است که در بین تحلیلگران کسب‌وکار معتبر مورداستفاده قرار می‌گیرد.

 

5) مدل تحلیل MOST

این یک مدل تحلیل تجاری بسیار قدرتمند است که به تجزیه‌وتحلیل عملکرد یک سازمان و نحوه استفاده از طرح‌های تجاری برای دستیابی به اهداف تجاری می‌پردازد. این مدل تکنیکی است که متخصصان تحلیل کسب‌وکار را راهنمایی می‌کند که برای حفظ همسویی با استراتژی کسب‌وکار چه کاری انجام دهند.

 

تجزیه‌وتحلیل MOST دارای چهارعنصر اصلی است:

M مأموریت (هدف اصلی یک سازمان)

O هدف (اهداف اصلی که به دستیابی به مأموریت سازمان کمک می‌کند)

S استراتژی (گزینه‌های موجود برای دستیابی به هدف سازمان)

T تاکتیک‌ها (چگونه یک استراتژی سازمان عمل می‌کند)

 

این چارچوب تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار یک تکنیک بسیار ساختاریافته است که به‌شدت توسط متخصصان در تمام سطوح سازمانی دنبال می‌شود.

 

6) استفاده از مدل‌سازی موردی:

استفاده از مدل‌سازی موردی (Use Case Modeling) یکی از بهترین تکنیک‌های مدل‌سازی تحلیل کسب‌وکار است که توسط تحلیلگران تجاری در سراسر جهان استفاده می‌شود. این مدل تصویری از نحوه عملکرد فعالیت‌های تجاری در یک سیستم از طریق تعاملات کاربر ارائه می‌دهد.

 

این سیستم به «سیستم مدیریت برگه زمانی» معروف است. این تکنیک عمدتاً در مرحله طراحی یک پروژه توسعه نرم‌افزار اعمال می‌شود. علت این امر صرفاً این است که به متخصصان در حرفه آموزش تحلیل تجاری خود کمک می‌کند تا الزامات تجاری را به مشخصات بسیار کاربردی تبدیل کنند.

مؤلفه‌های اولیه استفاده از مدل‌سازی موردی عبارت‌اند از:

سیستم: طرح کلی نمودار UML

Use Case: عملکردهایی که تحت فرآیند TSM اجرا می‌شوند

فعالان: کاربر شبیه به انسان مرتبط با عملکرد مورداستفاده

ارتباط: تعامل بازیگر با سیستم از طریق موارد مورداستفاده

کلیشه‌ها: رابطه بین موارد مورداستفاده

 

7) مدل تحلیل مدل کسب‌وکار:

تجزیه‌وتحلیل مدل کسب‌وکار در این لیست گنجانده شده است زیرا به تحلیلگران کسب‌وکار کمک می‌کند تا هر عامل مرتبط با تجارت یک سازمان را درک کنند. این عوامل شامل سیاست‌های شرکت، تکنیک‌های فرآیند و رویکردهای بازار می‌شود.

 

این مدل به شما اجازه می‌دهد تا درک بهتری از اینکه یک کسب‌وکار چیست و برای موفقیت آن چه باید کرد داشته باشید. به‌عنوان‌مثال، تضمین می‌کند که یک شرکت ارزش زیادی برای مشتریان خود قائل است. هزینه‌های موردنیاز برای ارائه ارزش ارائه شده را شناسایی می‌کند و همچنین تضمین می‌کند که الگوی درآمد یک سازمان پایدار است. علاوه بر این، هزینه طراحی محصول، هزینه تولید، استراتژی بازاریابی و مدیریت درآمد شرکت با تجزیه‌وتحلیل مدل کسب‌وکار بهتر مدیریت می‌شود.

 

سخن پایانی

در پایان باید اشاره کنیم که تمام مدل‌های تحلیل کسب‌وکار فهرست شده در این مقاله، تکنیک‌های عالی برای تحلیل کسب‌وکار هستند که باید در جعبه‌ابزار هر تحلیلگر کسب‌وکار وجود داشته باشند. به نقل از دکتر ماکان آریا پارسا یک تحلیلگر کسب‌وکار باید به بررسی و ارزیابی مشکلات تجاری کشف‌شده توسط مشتریان و ذینفعان بپردازد. هنگامی‌که یک تحلیلگر تجاری این کار را انجام می‌دهد، از او انتظار می‌رود که راه‌حل‌های ممکنی را پیشنهاد کند که مؤثر باشند. بهترین راه برای تحقق این امر استفاده از مدل‌های تحلیل کسب‌وکار است. این مدل‌های تحلیل کسب‌وکار، تحلیل کسب‌وکار را به یک روش لذت‌بخش و موفق تبدیل می‌کنند. یک تحلیلگر کسب‌وکار معتبر باید بتواند هر یک از این مدل‌ها را برای راه‌حل‌های تجاری در هر سازمانی که در آن مشغول به کار است، به کار گیرد.

 

سؤالات متداول

1)  تحلیلگر کسب‌وکار کیست؟

پاسخ: یک تحلیلگر تجاری به‌عنوان پل ارتباطی بین ذینفعان مختلف در یک سازمان عمل می‌کند. او با ذینفعان مختلف یک سازمان ارتباط برقرار می‌کند تا الزامات را روشن و نهایی کند، به تیم پروژه در برنامه‌ریزی پروژه، طراحی و درنهایت اعتبار بخشیدن به اجزای توسعه‌یافته کمک می‌کند. او فردی است که دانش کافی در زمینه حوزه‌های کسب‌وکار دارد و می‌تواند نیازهای تجاری را در بین سهامدارانی که به حوزه‌های مختلف تعلق دارند مرتب کند.

 

2) گپ تحلیل کسب‌وکار چیست؟

پاسخ: گپ تجزیه‌وتحلیل، تکنیکی برای تجزیه‌وتحلیل شکاف بین سیستم موجود و عملکردها و سیستم موردنظر است. در اینجا شکاف به معنای مقدار کار یا تغییری است که ممکن است برای رسیدن به نتیجه موردنظر لازم باشد. این مسئله به معنی مقایسه سطح عملکرد بین عملکردهای فعلی و پیشنهادی است.

 

3) یک تحلیلگر کسب‌وکار باید چه مهارت‌هایی داشته باشد؟

پاسخ: به‌طورکلی می‌توانیم مهارت‌های یک تحلیلگر تجاری را به سه نوع دسته‌بندی کنیم:

مهارت‌های اساسی

مهارت‌های فنی

مهارت‌های تحلیل کسب‌وکار

 

 

برچسب ها : انتشار دهنده:

نظرات و دیدگاه ها

۷ روز هفته ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت مرکز آموزش مجازی پارس محفوظ است.
طراحی و توسعه با توسط تیم IT در پارس